ظاهر بيني سر منشأ بسياري از رنج هاييست که ما ناآگاهانه براي خودمان مي آفرينيم.
ما بر اساس ظاهر آنچه از اتفاقات و انسان ها مي بينيم و اطلاعات ناقصي که تا امروز کسب کرده ايم،
آنها را تفسير يا قضاوت مي کنيم و به تفسيراتمان آنقدر باور داريم که گويا کاملا صحيح و حقيقي هستند.
سر منشأ اين تفسيرات و تحليلات ، ذهن مي باشد.
براي مثال: ظاهر زندگي شخصي را مي بينيم که بسيار شاد و ثروتمند
مي باشد، اما غافل از بطن زندگي آن شخص، به آن شخص برچسب
خوشبخت بودن مي زنيم.
،حتي شايد از آن شخص به خاطر زندگي به ظاهر خوشبختش
الگو برداري نيز بکنيم.
و يا مثلا ظاهر زندگي شخص بيماري را مي بينيم و به زندگي آن شخص برچسب هاي غم و ناتواني مي زنيم
و زندگي را نيز محکوم مي کرده و مسئول براي آفرينش اين رنج و بيماري مي دانيم و يا از اتفاقاتي که از نظر ما بد هستند،برداشت هاي غلط مي کنيم.
و اين برداشت هايمان را باور مي کنيم و حق به جانت، باز هم
ساز و کار جهان هستي را مسئول دانسته و محکوم مي کنيم
و به زندگي بر چسب هاي (دنياي نامرد، روزگار بد، دار مکافات
.دورزمانه ي بد و غيره ) مي چسبانيم.
ما آگاه نيستيم که برچسب ها تماما ساخته ي تحليلات غلط
ذهنمان مي باشد و با اينکار ، فقط و فقط خودمان را سردرگم کرده
و براي خودمان رنج مي آفرينيم.
هرگز با خود نمي گوييم شايد ذهنمان براي تحليل،تفسير و قضاوت
اطلاعات بسيار کمي را در دسترس داشته باشد و اين تفسيرات و تحليلات اشتباه ، تماما به خودمان باز مي گردد.
در درون انسان قدرت هاي بي پايان و خداگونه اي وجود دارد
که زماني مي توان به آنها دست پيدا کرد که ابتدا به ارزش
و جايگاهمان آگاه شويم.
اما موشي دزد در درون سرمان دائما ما را بد گمان مي کند
و باعث ترديدمان مي شود و ايمانمان را مي دزدد.
براي خلاصي از اين موش دزد، ابتدا بايد آن را شناخت
و با شناخت آن، شما يک پله به تکامل و رهايي دست پيدا مي کنيد.
اول اي جان دفع شرّ موش کن ----- وانگهان در جمع گندم جوش کن
مولانا